کد خبر: ۹۲۳۵
۰۲ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۲:۰۰

شهید جمهور؛ سیدابراهیم رئیسی

چارچوب خانوادگی که آیت‌الله سید‌حاجی رئیس‌الساداتی بنا نهاده بود، باعث شد سیدابراهیم هرچند به‌دلیل نبود پدر زندگی سخت‌تری نسبت‌به همسالانش داشت، کودکی مقاوم دربرابر سختی‌های زمان شود.

داستان زندگی هر فردی از آغاز تا آخرین لحظه، نشیب‌وفراز‌های بسیاری دارد. این نشیب‌وفراز‌ها ناشی از وقایع مختلفی است که در طول زندگی فرد به وقوع می‌پیوندد. برخی از این وقایع، ناشی از شرایطی است که او اختیاری در آنها ندارد، اما برخی دیگر ناشی از اقدامات خود فرد است.

خانواده و محل تولد، دو نمونه مهم از عواملی است که فرد در انتخاب آنها اختیاری ندارد، اما در زندگی او به‌شدت تأثیرگذارند. بر همین اساس سعی کردیم نگاهی هرچند گذرا به سال‌های نخست زندگی رئیس‌جمهور تازه ازدنیارفته ایران، یعنی شهید آیت‌الله سیدابراهیم رئیسی، بیندازیم تا شاید بدین‌گونه، کمی بیشتر مردم را با اویی که دیگر نیست، آشنا کنیم.

ریشه خانوادگی خاندان رئیس‌السادات

پیش از اینکه به دوران حضور سیدابراهیم رئیسی در مشهد بپردازیم، بد نیست کمی به عقب گام بگذاریم و برای درک شرایط خانوادگی وی، با گذشته خاندانی‌اش آشنا شویم. بر‌اساس اسناد موجود، خاندان پدری وی از سادات حسینی هستند که نسب آنان از طریق زیدبن‌علی‌بن‌الحسین یا زید شهید که پنجمین امام شیعیان زیدیه محسوب می‌شود، به امام‌حسین (ع) و سپس امیرالمؤمنین (ع) می‌رسد.

اغلب سادات زیدی پس از شهادت حضرت یحیی (ع) در گرگان به فرمان خلفای عباسی از این خطه به نقاط صعب‌العبور طبرستان آن زمان و همچنین هندوستان و یمن مهاجرت کردند. در این بین، جد اعلای خاندان رئیسی در مسیر سفر به هند، شرایط سکونت در سیستان را مناسب دید و در این محدوده که آن زمان بیشتر تحت نفوذ خوارج بود، سکونت اختیار کرد و به ارشاد مردم پرداخت.

سکونت خاندان رئیس‌الساداتی تا سال‌های نخست سده چهاردهم هجری در منطقه سیستان و منطقه دشتک شهر زابل، ادامه داشت، اما در این بازه زمانی به‌دلیل خشک‌سالی بزرگی که در منطقه رخ داد و هم‌زمان بروز برخی اختلاف‌های محلی بین خاندان‌های بزرگ شیعه منطقه، اغلب آنان به مشهد مهاجرت کردند.

یکی از فرعی‌های کوچه حوض‌خرابه آن زمان و امیرالمؤمنین ۶ کنونی که مقابل مسجد کوچک ائمه بقیع (ع) قرار داشت، محل اسکان این گروه از سادات پس از مهاجرت به مشهد بود و هرچند بسیاری از اعضای این خاندان سادات که پس از اجباری شدن نام خانوادگی و دریافت شناسنامه، فامیل‌های رئیسی، رئیس‌الساداتی، رئیسیان و رئیسیون را برای خود برگزیدند، به‌مرور زمان از خاستگاه نخستین خود در مشهد به مناطق دیگر شهر نقل مکان کرده‌اند، هنوز اغلب ساکنان این کوچه از اعضای خاندان گفته‌شده هستند و این فرعی در بین مردم به کوچه «رئیس‌الساداتی‌ها» مشهور است.

گذری کوتاه بر زندگی شهید جمهور؛ سیدابراهیم رئیسی


دوران کودکی

آیت‌الله سید‌حاجی رئیس‌الساداتی، یکی از اعضای این خاندان بود که پس از تشکیل زندگی مشترک از کوچه پدری به محله نوغان مهاجرت و در یکی از خانه‌های فرعی شماره ۸ کنونی این کوچه اقامت کرد. نسبت سیده‌عصمت خدادادحسینی، همسر وی، هم از طریق حضرت زیدبن‌علی (ع) به امام‌حسین (ع) می‌رسید.

سیدابراهیم رئیسی ۲۳ آذر ۱۳۳۹هجری‌شمسی در چنین خانواده‌ای به‌دنیا آمد. او روزگار کودکی را تا پنج‌سالگی مانند هر کودک دیگری به بازی‌ها و امور کودکانه رایج دوران خود پرداخت و هم‌زمان از تعالیم دینی پدر و مادر بهره برد. اما از آن تاریخ به بعد، زندگی وی دستخوش تغییر بزرگی شد.

این تغییر، ناشی از درگذشت ناگهانی پدرش سید‌حاجی بود که باعث شد وی در دوران کودکی، طعم نداری را بچشد و با سختی‌های زندگی آشنا شود. سید‌حاجی از آن دست روحانیانی بود که هیچ اهمیتی برای مال دنیا قائل نبود و به همین دلیل وقتی درگذشت، اندوخته مالی خاصی نداشت که همسر و فرزندانش با آن زندگی را بگذرانند؛ البته چارچوب خانوادگی که او بنا نهاده بود، باعث شد سیدابراهیم هرچند به‌دلیل نبود پدر زندگی سخت‌تری نسبت‌به همسالانش داشت، کودکی مقاوم دربرابر سختی‌های زمان شود.

در این راه، علاوه‌بر تعلیمات دینی پدری اهل علم و منبری در همان دوران کوتاه پنج‌ساله، بزرگ شدن در دامن مادری آشنا به پستی‌وبلندی‌های زندگی و حمایت شدن از جانب برادر بزرگ‌تری که خود اهل علم و دین بود، نیز بسیار تأثیرگذار بود. سیدابراهیم به‌دلیل همین پیش‌زمینه دینی قوی درمقایسه‌با بیشتر همسالانش و هنگام رسیدن به سن تحصیل، راهی مدرسه جوادیه شد.


دوران تحصیل و علم‌آموزی

مدرسه جوادیه که ابراهیم رئیسی دوران ابتدایی خود را در آن گذراند، یکی از مدارس دوازده‌گانه تأسیس‌شده توسط حاج‌علی‌اصغر عابدزاده محسوب می‌شود که در این کوچه به همین نام ساخته شده است و هنوز هم بنای آن با تغییر نام در خدمت آموزش‌وپرورش است.

این مدارس را حاجی‌عابدزاده با هدف جلوگیری از آلوده شدن فرزندان خانواده‌های دین‌دار مشهدی به روش‌های الگوبرداری‌شده از کشور‌های غربی در سیستم آموزش‌وپرورش بنا نهاده بود. در این مدارس، در تمام مناسبت‌های مذهبی، چه اعیاد و چه شهادت، بزرگان دین برنامه‌های خاصی را به‌همت اولیای مدرسه برای دانش‌آموزان و البته با مشارکت آنان برگزار می‌کردند تا بدین‌گونه، دانش‌آموزان با چارچوب‌های دین اسلام و مذهب تشیع بیشتر آشنا شوند.

علاوه‌بر درس‌های رسمی مقطع ابتدایی آن زمان، درس‌های شرعیات و خط سیاق هم به آنها آموزش داده می‌شد تا پس از پایان این مرحله تحصیلی یا به‌عنوان فردی آشنا به اصول دینی فعالیت‌های تجاری به بازار شهر بپیوندند یا رهسپار مدارس علمیه شوند و لباس روحانیان را بر تن کنند.

سیدابراهیم رئیسی که به روایت معلم کلاس اولش، یعنی سیدمحمدتقی میرحافظ، از دانش‌آموزان باادب و بااستعداد مدرسه جوادیه بود، در پایان این دوره همچون سیدمرتضی بختیاری، دیگر دوست هم‌مدرسه‌ای‌اش، باتوجه‌به شناختی که از خود داشت، راه پدر را در پیش گرفت و به قصد تحصیل علوم حوزوی، راهی مدرسه نواب شد. در آن دوران هرکه قصد تحصیل علوم دینی در مشهد را داشت، مدتی را در مدرسه نواب به تحصیل می‌پرداخت و پس از آشنا شدن با دروس حوزوی به انتخاب خود، راهی یکی از مدارس وقت مشهد می‌شد.

سیدابراهیم هم پس از حدود یک سال حضور در مدرسه نواب، مدرسه تازه‌تأسیس آیت‌الله موسوی‌نژاد، واقع در محله چهارباغ، را برای ادامه تحصیل علوم حوزوی انتخاب کرد. این انتخاب، ناشی از شناخت سیدابراهیم از تغییرات داخلی مدارس علمیه بود؛ زیرا مدرسه موسوی‌نژاد در آن دوران، پیشگام مدارس علمیه مشهد در ارائه دروس روز بود و مدرسان آن که در رأس آنها خود آیت الله سید‌محمد موسوی نژاد بود، تلاش می‌کردند علاوه‌بر ارائه دروس رایج حوزوی، طلاب را با شرایط فرهنگی و اجتماعی زمان آشنا کنند و آنان را آماده فعالیت‌های اجتماعی و فرهنگی لازم برای هدایت فرهنگی جامعه کنند.

البته دوران حضور سیدابراهیم در مدرسه آیت‌الله موسوی‌نژاد هم زیاد به درازا نکشید و او بعد از یک سال در سال ۱۳۵۴ برای ادامه تحصیل، راهی قم و مدرسه آیت‌الله بروجردی آن شهر شد تا بدین‌گونه، دوره نخست زندگی وی در مشهد درحالی پس از چهارده سال به پایان برسد که تا پایان این دوره، ساکن محله نوغان بود.

* این گزارش سه‌شنبه یکم خردادماه ۱۴۰۳ در شماره ۴۲۲۳ روزنامه شهرآرا صفحه تاریخ و هویت چاپ شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44